دقیقاً باید چه اتفاقی بیافتد که دستگاه قضائی، عدالت را در حق اوباشی که ذهن بخشی از مردم را با دروغهای مکرّر خود مسموم میکنند، اجرا کند؟
فارس پلاس؛ روایت روز - «وزارت کشور» مسئول اصلی پیگیری پرونده مسمومیتهاست. وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و حتی فراجا و نهادهای امنیتی نیز حق اظهارنظر نهایی درباره این موضوع برای عموم مردم را ندارند.
وزیر کشور روز ۱۰ اسفند در این رابطه گفت که این موضوع تحت بررسی دستگاههای اطلاعاتی است. وحیدی گفت: «مواردی پیدا نشده است تا براساس آن بتوانیم قاطعانه بگوییم عامل مشخصی باعث این اتفاق شده است. ولی همچنان دستگاه های اطلاعاتی در حال کار هستند.»
شروع کلیدواژه مسمومیتها در سال ۱۴۰۱ از دانشگاه امام صادق (علیه السلام) و دانشگاه فرهنگیان در خردادماه بود. هردو نهاد مذکور نیز وابسته به نظام و دولت هستند. این موضوع چندان مورد مباحثه رسانههای لندنی-سعودی و ایضاً اصلاح طلبان واقع نشد و به صورت یک حادثه عادی با آن برخورد شد.
دانشگاه امام صادق (علیه السلام) | تاریخ وقوع: ۲ خرداد ۱۴۰۰
دانشگاه فرهنگیان | تاریخ وقوع: ۲ خرداد ۱۴۰۰
کشور همزمان درگیر پروندههای مختلفی است. آشوبهای پاییز ۱۴۰۱، شرارت تعدادی از شیوخ شرق کشور طی شش ماه اخیر نظیر عبدالغفار نقشبندی که اخیراً از ترس دستگیری از کشور گریخت، جنگ مسلّحانه با تجزیه طلبان غرب کشور در داخل و خارج از مرزها، بحران ارزی، توطئه ژئوپلیتیکی قطع کریدورهای ایران به سمت اروپا از جمله این پروندههاست.
اخیراً نیز پرونده جدیدی به نام مسمومیتها باز شده است. نهم آذرماه ۱۴۰۱ بود که خبر مسمومیت تعدادی از دانش آموزان یک مدرسه در قم منتشر شد. از اواخر دی که التهابات نقطهای در کشور به صفر رسید، موج بزرگتری از موارد ادعایی مسمومیت به صورت پراکنده در تعدادی از شهرهای کشور گزارش شد.
جوانب ماجرا هنوز مشخص نیست. طبق بیانیه وزارت کشور، از آذرماه تاکنون در ۵۲ مدرسه گزارشاتی دال بر بروز عوارض در برخی دانشآموزان آن اعلام شد که فقط ۲۸ نفرشان بستری شدند. تمامی این افراد به جز دو مورد که دارای بیماری زمینهای بودند، کمتر از ۲ روز بعد مرخص شدهاند. (بیانیه)
مارش حمله به نظام توسط اردوگاه کودتاچی در سال ۸۸!
تعدادی از عناصر سیاسی اردوگاه چپ (صاحب نیمی از بلوک قدرت در ایران) با مضمون یکسان به موضوع مسمومیتها واکنش نشان دادند. مولفه مشترک این توئیتها نیز این است که فردی از داخل یا تحت الحمایه حاکمیت درحال این اقدام است!
«محمدتقی کروبی» آقازاده مهدی کروبی نوشت: «اول انکه این اقدام تروریستى آنهم با این وسعت، بدون نفوذ در نهادهاى امنیتى امکان پذیر نیست. دوم آنکه کافى ست سراغ آتش به اختیارها، همانانى که مجریان طرحهاى پیشین مراکز قدرت بودند، بروید.»
«عباس عبدی» از سیاسیون جبهه اصلاحات نوشت: «۱: آیا کنترل خودسرها از دست خارج شده؟ ۲: یا دستگاههای انتظامی و امنیتی ضعیف شدهاند؟ ۳: یا همه چیز تحت کنترل است؟ گرچه خیلی تاسفبار خواهد بود ولی شخصاً سومی را دو حالت قبلی ترجیح میدهم.»
«معصومه ابتکار» از معاونان روسای ادوار جمهور ایران در صفحه توئیتری خود نوشت: «آیا نسبتی بین عدم تصویب قوانین نفی خشونت علیه زنان و این وقایع وجود دارد؟ یک بار برای همیشه حجت را بر متحجران ضد زن تمام کنید.»
آذر منصوری دبیر کل اتحاد ملّت (اصلیترین حزب اصلاح طلبان) نوشت: « اگر همان موقع عاملان این حملات شناسایی و محاکمه می شدند، دوباره امروز عده ای واپس گرا و متحجر به جان دختران معصوم ما در مدارس نمی افتادند. فبای ذنب قتلت؛ این دخترکشی را متوقف کنید.»
« عرب سرخی» از عناصر حلقه یک اردوگاه اصلاحات نوشت: «اگر با اسیدپاشی به صورت زنان مظلوم این مرز و بوم برخورد میشد، طالبانیسم یک گام به جلو برنمیداشت و دختران ما با مسمومیت تهدید نمیکرد.»
«پدرام سلطانی» نایب رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران است که گویا مصونیت آهنین دارد و هیچگونه برخوردی با اظهارات شاذ و مواضع توهین آمیزی او نسبت به انقلاب و نظام نمیشود. سلطانی در رابطه با مسمومیتها نوشت: «دستبند زدن به خود کار سختی است، خواه اسیدپاش باشد، خواه سمپاش.»
اصلاح طلبان از عوامل مسمومیتها خبر دارند؟
اصلاح طلبان به نحوی درباره عقبه مسمومیتها مینویسند که گویی عوامل اجرایی و عقبه ایدئولوژیک آنان را میشناسند. صریحاً عوامل را مرتبط با نظام معرفی میکنند و عقیده آنها را نیز با برچسبزنی مشخص میکنند.
عباس عبدی سه گزینه نوشته که در هر صورت، نظام متهم است. پدرام سلطانی خیلی صریح میگوید کار حاکمیت است. ضابطان امنیتی بهتر است به سراغ پدرام سلطانی بروند. توئیت سلطانی یعنی فرد یا افرادی داخل حاکمیت دست به این کار زدند و گویا سلطانی هویت آنها را میداند وگرنه با کدام سند میگوید که دست بند زدن به خود کار سختی است؟
پسر کروبی ادعا کرده مسمومیتها بدون نفوذ عاملین در دستگاه امنیتی انجام نمیپذیرفت. حال که مسمومیتها انجام پذیرفت، یعنی عاملین، به تعبیر این آقازاده، دارای حاشیه امن توسط نهادهای امنیتی هستند.
دقیقاً باید چه اتفاقی بیافتد که دستگاه قضائی، عدالت را در حق اوباشی که ذهن بخشی از مردم را با دروغهای مکرّر خود مسموم میکنند، اجرا کند؟
چرا فراجا برای نیروهای خود ارزشی قائل نیست و از حیثیت نیروهای خود در مقابل این اوباش رسانهای دفاع نمیکند؟ واجا چرا از تشکیلات خود در مقابل اتهام زنی آشکار پسر کروبی اعاده حیثیت نمیکند؟ چرا قوه قضائیه در مقابل اتهامزنی سلطانی به نظام ساکت است؟
یاغیگری امروز طیف مذکور در نتیجه انفعال قوه قضائیه است که گویی افکار عمومی ذرهای برای آن اهمیت ندارد. اگر احتمالاً عدهای در پس پرده به دنبال مسموم کردن جسم تعدادی از دانش آموزان باشند، عدهای دیگر نیز در فضای مجازی درحال مسموم کردن روان بخشی از جامعه هستند.
مورد دوم خطرناکتر است. عدم برخورد با طیف دوم یعنی تکرار رویه اتهام زنی در هر واقعه علیه نظام. عدم برخورد با طیف دوم تعبیر به ترس میشود نه تحمل و مماشات. عدم برخورد یعنی بسیج کل رسانههای کشور برای مقابله با شبهات مکرر و لحظهای.
مشاور سیاسی رئیس مجلس پیرامون ماجرای مسمومیتها در رابطه با این رویه اتهام زنی نوشت: «بدتر و رسواتر از همه کسانی هستند [که] در داخل کشور بیهیچ دلیل و کینهتوزانه در حال متهم کردن نظاماند. صرفنظر از پیگیری اصل مسئله، برخورد پشیمانکننده با کسانی که عالمانه دروغ میگویند و تهمت میزنند بر هر کار دیگری مقدم است. این درس اصلی آشوبهای اخیر است.»
خائنان اغلب از دشمنان خطرناکترند.
پایان پیام/